چون گُهَر در بحر گوید: بحر کو؟
وآن خیالِ چون صدف دیوارِ او
گفتنِ: آن کو؟ حجابش میشود
ابرِ تابِ آفتابش میشود
"مثنوی معنوی"
در سلوکِ معنوی و طریقِ باطنی، ماندنِ با "آنچه هست" تنها حقیقت و یگانه آموزه ای است که ارزشِ آموختن دارد. بنابراین، هیچ راهی برای رفتن و هیچ مقصدی برای رسیدن وجود ندارد.
رضا.ع
وآن خیالِ چون صدف دیوارِ او
گفتنِ: آن کو؟ حجابش میشود
ابرِ تابِ آفتابش میشود
"مثنوی معنوی"
در سلوکِ معنوی و طریقِ باطنی، ماندنِ با "آنچه هست" تنها حقیقت و یگانه آموزه ای است که ارزشِ آموختن دارد. بنابراین، هیچ راهی برای رفتن و هیچ مقصدی برای رسیدن وجود ندارد.
رضا.ع
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر