اگه معنای تنهایی عمیقا" درک بشه ، اونوقت ، با دیگران بودن تنها یک گزینه ست ، نه یک ضرورت.
تنهایی یعنی عدم ونیستی خود. خود که نباشه ، همه ی دیگرانی که در بیرون اند ، برای ذهن یکسان و یگانه اند. ذهن دیگه وارد محاسبه و نقشه کشیدن برای روابطش نمیشه. یعنی ، معیار و ملاک دوستیها و رفاقتها و روابطش ، دیگه ، براساس منافع و بهره کشی و امنیت طلبی از دیگران ، نیست. معیارش ، میزان همدلی و هم جنسی ، پاکدلی و راحت بودن با اونهاست.
اونموقع این ابیات حافظ ، خوش به دل مینشینه .
حالیا مصلحت وقت در آن میبینم
که کشم رخت به میخانه و خوش بنشینم
جام می گیرم و از اهل ریا دور شوم
یعنی از اهل جهان پاکدلی بگزینم
رضا.ع
تنهایی یعنی عدم ونیستی خود. خود که نباشه ، همه ی دیگرانی که در بیرون اند ، برای ذهن یکسان و یگانه اند. ذهن دیگه وارد محاسبه و نقشه کشیدن برای روابطش نمیشه. یعنی ، معیار و ملاک دوستیها و رفاقتها و روابطش ، دیگه ، براساس منافع و بهره کشی و امنیت طلبی از دیگران ، نیست. معیارش ، میزان همدلی و هم جنسی ، پاکدلی و راحت بودن با اونهاست.
اونموقع این ابیات حافظ ، خوش به دل مینشینه .
حالیا مصلحت وقت در آن میبینم
که کشم رخت به میخانه و خوش بنشینم
جام می گیرم و از اهل ریا دور شوم
یعنی از اهل جهان پاکدلی بگزینم
رضا.ع
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر